فروش و فروشندگی سریعترین راه رسیدن به ثروت است
چرا؟
به این دلیل که هیچ محدودیت درآمدی در فروش وجود ندارد، هرچقدر بیشتر بفروشید احتمالاً بیشتر به ثروتمند شدن نزدیک می شوید.
اینکه اینجا از کلمه احتمالاً استفاده کردم دلایلی دارد که در ادامه به انها خواهیم پرداخت.
اگر کارمند هستید نهایتاً مدیرعامل و یا وزیر شوید آنهم برای مدت زمان محدود اما در فروشندگی نهایتی وجود ندارد.
حال برای آنکه از طریق فروشندگی به ثروت برسیم چه باید بکنیم؟
اصلاً فروشندگی کار آسانی است یا سخت؟
فروش موفق بستگی به گسترش و اداره کردن مجموعه پیچیده ای از مهارت ها دارد.
برای اینکه از طریق فروش به ثروت برسیم باید خودمان را به مجموعه ای از مهارت ها تجهیز کنیم. در واقع فروش یعنی مهارت.
فروش یعنی مهارت برقراری ارتباط سالم
اولین مهارتی را که باید بخوبی آن را یاد بگیریم مهارت برقراری ارتباط است.
چراکه در فروش ما با انسانها سر و کار داریم و تا یاد نگیریم با انسانها درست ارتباط برقرار کنیم نمی توانیم به انها بفروشیم.
باید یاد بگیریم چطور یک مهارت اولیه را برقرار کنیم ؟ چطور ارتباطی که برقرار شده است را حفظ کنیم و بهبود ببخشیم؟ و در نهایت چگونه این ارتباط را گسترش دهیم.
مهارت خود مدیریتی
ما بعنوان یک فروشنده باید بتوانیم خودمان و احساساتمان را مدیریت کنیم، ما در دنیای احساسات و انرژی ها زندگی میکنیم ، هر زمان که با حال بد سر کار برویم بشدت بر روی مشتری های ما تأثیر خواهد گذاشت.
احساس ناخوشایند ما به آنها منتقل خواهد شد و احتمال از دست دادن مشتری در چنین مواقعی بسیار بالا می رود.
مهارت هوش مالی
همانطور که در ابتدای مقاله گفتم به فروش بیشتر احتمالاً بیشتر به ثروت نزدیک می شویم. احتمالا را به این دلیل استفاده کردم که اکثریت فروشندگان با مهارت هوش مالی آشنایی ندارند.
بسیاری از فروشندگان و صاحبان کار و کسب چون کار وکسب مال خودشان است برای خودشان حقوق تعیین نمی کنند . هر زمان هرچقدر که بخواهند برداشت می کنند ، این باعث می شود که حساب و کتاب درستی از میزان سوددهی و حتی ضرردهی کار و کسب شان نداشته باشند .
هوش مالی به ما می گوید که باید درآمد شما مشخص باشد و حال این درامد مشخص چگونه باید هزینه شود
آیا مثلاً اگر ما ماهیانه 5 میلیون تومان درآمد داریم ، مجاز هستیم که تمام این مبلغ را هزینه کنیم یا اینکه فرمول خاصی برای آن وجود دارد؟
مهارت حل مسئله
باید بپذیریم که ما در دنیایی زندگی میکنیم که سراسر مسئله است.هر لحظه احمال دارد با مسائل متفاوتی در کار و کسب و زندگی مواجه شویم.
ورود یک رقیب پولدار و گردن کلفت در بازار و وجود رقیبی که زیر قیمت محصول ما را می فروشد، حضور یکمشتری که اعصاب ما را بهم می ریزد و…
باید یاد بگیریم چگوه با مسائل مختلف روبرو شویم و چگونه مسائل را حل کنیم.
مهارت مذاکره کردن
اینکه چگونه بتوانم طوری مذاکره کنم که مشتری هم متقاعد به خرید کردن شود و هم از خرید خود احساس رضایت قلبی و احساس برنده یودن کند. متأسفانه بسیاری از فروشندگان فقط برای رسیدن به خواسته خود فروش می کنند و میخواهند خودشان برنده باشند و هیچ توجهی به مشتری ندارند.
شما چاره ای جز تغییر کردن ندارید
برای اینکه به یک فروشنده موفق تبدیل شویم باید بتوانیم تغییرات را مدیریت کنیم، و برای مدیریت کردن تغییرات باید از آنها استقبال کنیم، یعنی اینکه باید بپذیریم که دنیا روز به روز در حال تغییر است.
محصولات جدید، خدمات جدید، بازارهای جدید، رقبای جدید، خواسته های جدید، تقاضاهای جدید و … . پس قبل از اینکه دنیای پیرامون ما تغییر کند باید خودمان را آماده این تغییرات کنیم.
باید هر روز بیاموزیم و هر روز خودمان را تغییر دهیم. تنها در این صورت است که میتوانیم تغییرات را مدیریت کنیم.
آیا می دانید مشتری چه حق انتخاب هایی دارد؟
مشتری همیشه سه حق انتهاب دارد
1 . از من بخرد
2 . از رقیب من بخرد
3 . از هیچکس نخرد
مشتری همیشه این سه انتخاب را دارد و فروشنده ثروت زا می داند که باید مشتری را متقاعد کند که از او بخرد. توجه داشته باشید که متقاعد کردن مشتری با مجبور کردن و یا التماس کردن مشتری بسیار متفاوت است.
برای اینکه بتوانیم مشتری را متقاعد به خرید از خودمان بکنیم باید کاری کنیم که
مشتری ما را دوست داشته باشد
باید مشتری احساس کند که ما برای او احترام قائل هستیم
باید مشتری احساس کند که می تواند به ما اعتماد کند
شما کدام یک از این مهارت ها را در خود تقویت کرده اید؟ کدام مهارت ها را میخواهید همین الان یاد بگیرید؟
آیا کاری کرده اید که مشتری شما را دوست داشته باشد؟
چه کاری کرده اید که مشتری بتواند به شما اعتماد کند؟
پاسخ های خودتان را برای ما زیر همین مقاله در قسمت نظرات و دیدگاهها بنویسید
