برندسازی سازمانی
برندسازی سازمانی ابزاری قدرتمند برای هم تراز کردن استراتژی سازمانی است.
که تضمین می کند شرکت بزرگ یا کوچک به حد کافی از منابع داخلی و خارجی خالص بهره می برد. برای رسیدن به یک استراتژی برندسازی سازمانی موفق 7 گام مهم وجود دارد که می توان از آنها به عنوان یک راهنمای مفید برای هر پروژه استفاده کرد.
1. مدیر عامل شرکت باید رهبری استراتژی برندسازی سازمانی را به دست بگیرد
نقطه شروع هر پروژۀ برندسازی سازمانی، اتاق هیئت مدیره است که در واقع در طول پروژه نیز مدام باید به آن رجوع کرد. مدیر عامل شرکت باید شخصا در کار استراتژی برندینگ حضور داشته باشد و برای اینکار باید پرشور باشد و کاملا از ایده برندینگ استقبال کند. برای تضمین موفقیت، مدیر عامل باید در کنار وظایف روزمره و پر استرس خود، توسط یک تیم برندینگ قوی حمایت شود که بتوانند توسعۀ مستمر و یکپارچه سازی استراتژی های جدید را تسهیل کنند.
2. از آنجا که هر مدلی ممکن است مناسب شما نباشد، مدل خود را بسازید
همۀ شرکت ها ملزومات خاص خود، مجموعۀ ارزش های کاری خود و روش های منحصر به خود برای انجام کارها را دارند. بنابراین، حتی بهترین و جامع ترین مدل های برندینگ نیز باید متناسب با این نیازها و الزامات طراحی شود. اغلب برای هم تراز کردن این مدل ها با دیگر مدل ها و استراتژی های کسب و کار مشابه تنها چند چیز مهم باید تغییر کند. به یاد داشته باشید که برندسازی سازمانی ماهیت یک استراتژی کسب و کار است بنابراین این دو حوزه باید دست در دست و همراه با هم پیش روند.
3. سهامداران و مشتریان خود را در این پروژه برندسازی سازمانی همراه کنید
چه کسی بیشتر از مشتریان، کارمندان و سهامداران دربارۀ شرکت شما اطلاعات دارد؟ این یک امر بدیهی است اما بیشتر شرکت ها این منابع اطلاعاتی ارزشمند ساده و در دسترس برای استراتژی برندینگ را فراموش می کنند. یک قانون ساده می گوید که 5 درصد از بودجه بازاریابی خود را صرف تحقیق کنید و حداقل یک تصویر بی طرفانه از چشم انداز فعلی کسب و کار خود شامل تصویر فعلی برندتان در میان سهامداران، موقعیت تجاری و همچنین مسیرهای بحرانی پیش رویتان بدست آورید. صدای ارزشمند مشتریان خود در این فرایند را فراموش نکنید.
4. پیشبرد چشم انداز شرکت
استراتژی برندینگ شرکتی یک ابزار بسیار عالی برای پیشبرد چشم انداز شرکت در کل شرکت است. به این ترتیب مدیریت اهداف، ارزشها و مسیر آینده شرکت را با همۀ افراد شرکت در میان می گذارد و آنها را با این اهداف و ارزشها هم تراز می کند. در واقع این برنامه همه را در جهت درست هدایت می کند. تلاش های داخلی حداقل 50 درصد از یک استراتژی برندسازی سازمانی موفق را تشکیل می دهند.
5. بهره برداری از فن آوری جدید
فن آوری های مدرن باید بخشی از استراتژی های برندینگ موفق باشند. فناوری به موثر بودن کمک می کند و مرزهای رقابتی شرکت را گسترش می دهد. کار کردن کارمندان از خانه یا مکان های دیگر و یا حین سفر در سراسر جهان، یک شبکۀ داخلی به خوبی طراحی شده و به روز را در چنین محیط های کاری می طلبد. یک شبکۀ خارجی نیز می تواند یکپارچگی میان شرکای استراتژیک، تامین کنندگان و مشتریان را بیشتر، از اتلاف وقت و کاغذ بازی جلوگیری و کنترل بسیاری از مسائل را نیز راحت تر کند. داشتن یک وب سایت از الزامات هر شرکت مدرنی است. اگر نتوان یک شرکت را بر روی اینترنت پیدا کرد، مانند این است که اصلا وجود ندارد! هر چه وب سایت حرفه ای تر باشد، تصویر بهتری از شرکت منتقل می کند. آن روزهایی که شرکت ها با یک بیزینس کارت کسب و کار می کردند دیگر گذشته است.
6. به افراد این امکان را بدهید که سفیران برندتان باشند
مهمترین دارائی یک شرکت، افراد آن است یعنی کارمندان، مشتریان، تامین کنندگان، رقبا و کارشناسان. این افراد با تعداد زیادی از افراد دیگری که به طور مستقیم با شرکت مرتبط نیستند مانند اعضای خانواده، دوستان، همکاران سابق و بسیاری دیگر ارتباط برقرار می کنند. از این رو آنها سفیران برند شرکت تان هستند چراکه با صحبت کردن در مورد برند می توانند تاثیر به سزایی بر روی تصویر کلی برندینگ بگذارند. موثر ترین راه برای تبدیل کارکنان به سفیران بنرد این است که به همه به اندازه کافی در مورد استراتژی های برندینگ شرکتی (چشم انداز، ارزش ها، شخصیت و غیره) آموزش داده شود و مطمئن شوید که آنها به طور کامل این موراد را درک و باور می کنند! مهم ترن هدف هر شرکتی ماندگاری در ذهن مشتریان و سهامداران است. برند نایکی برندی است که برای تلاش های خود در راه آموزش و توانمند سازی همه کارکنانش به عنوان سفیران قدرتمند برند شناخته شده است.
7. ایجاد یک سیستم ارائۀ درست
برند سازمانی، ماهیت هر استراتژی کسب و کاری است و اساسا چیزی را وعده می دهد که همۀ ذینفعان باید از سازمان انتظار داشته باشند. بنابراین ارائۀ درست محصولات و خدمات با تمام پیامدهایی که مستلزم بررسی و ارزیابی دقیق عملکرد هستند، باید قبل از هر پروژه برندینگ شرکتی شروع شود. مفهوم مادام العمر یک مشتری دائمی و ارزش هایی که وی در این مدت زمان فراهم خواهد کرد را در نظر داشته باشید. اطمینان حاصل کنید که به تمام ویژگی های داخلی و انتظارات خارجی او رسیدگی شود. حقیقت زمانی القا می شود که وعده های برندینگ تمام و کمال محقق می شود و اگر شرکت از انتظارات مشتری فراتر رود مشکلی پیش نیاید.
خطوط هوایی سنگاپور یک خط مشی بسیار سفت و سخت و دقیق و عمیقی از نقاط تماس مشتری با شرکت دارد و منابع زیادی صرف اطمینان حاصل کردن از این می شوند که این موضوع همیشه و در مورد همۀ مشتری ها اعمال می شود. همه کارمندان خطوط هوایی سنگاپور صرف نظر از عنوان و رتبه سالانه کمی از روزهای کاری خود را صرف آموزش دیدن در این زمینه می کنند.