نکاتی ضروری که هر رهبر باید آنها را بداند

تحقیقات نشان داده که تفاوت شرکت های موفق با شرکت های متوسط در میزان بزرگی و منابع آنها نیست بلکه تفاوت همه سازمانهای موفق و سازمان‌هایی که از بحران های بزرگ با موفقیت عبور میکنند در نوع رهبری آنهاست.با گسترش توانایی های رهبری در خودتان میتوانید در کسب کار و دیگر جنب های زندگیتان موفق تر و موثر باشید.

من عباس شانه سازان هستم و قصد دارم در این مقاله شما را با نکاتی در مورد leadership و یا رهبری آشنا کنم و می خواهم دانش و تجربیاتم را با شما به اشتراک بگذارم.

قبل از اینکه بخواهیم به مطالب پایه بپردازیم لازم است که وجه تمایز سازمانهای موفق با سازمانهای ضعیف را بدانیم ، این تمایز ها در سه نکته خلاصه می‌شود:

1-سازمانهای موفق مشتریانی دارند که علاوه بر خرید و رضایت مدام از آن سازمان برای دیگران تعریف و تمجید میکنند.

2-سازمانهای موفق کارکنانی متعهد و با انگیزه دارند.

3-سازمانهای موفق سازمانهایی سود آورند و به همین دلیل به پیش می‌روند.

باید بدانیم که رهبری یک سفر است.

سفری در سطوح مختلف رهبری که آقای جان مکسول سطوح یا مراحل مختلف رهبری را به صورت زیر بیان می کند.

مرحله یک: موقعیت یا جایگاه

مرحله اول مرحله حقوق و یا نیاز های اولیه انسانی است و دراین مرحله یک رهبر می داند که اعضای سازمانش از او پیروی میکنند چون فرد به سازمان نیاز دارد و میداند اگر از قوانین سازمان پیروی نکند کار و درآمد خود را از دست می دهد. افراد سطح یک بیشتر برای ترس از دست دادن کارهای خود را انجام می دهند.

آقای مکسول اعتقاد دارند شروع رهبری یا هر کار دیگری از مرحله موقعیت است و این اولین طبقه و پایه و اساس رهبری است که یک رهبر موثر دراین بخش نفوذ خود را در تیم خود آغاز و شروع به رشد می دهد.

شروع رهبری یا هر کار دیگری از مرحله موقعیت است و این اولین طبقه و پایه و اساس رهبری است.

مرحله دوم: توافق

این مرحله، مرحله روابط است و در این مرحله رهبر میداند که اگر افراد را دوست نداشته باشد و یا اعضای تیمش چنین حسی نداشته باشند که رهبر سازمان، آنها را دوست ندارد نمی تواند آنها را رهبری کند و رهبر می داند افرادی که در سازمان به سطح 2 رسیده اند بیشتر از وظیفه شان کار می‌کنند و در این مرحله است که افراد پیروی از رهبرشان را میخواهند چون که خودشان اینطور می خواهند. دلیل این است که رهبر، با تکیه بر روابط نه فقط موقعیت خود بر آنها نفوذ کرده.

افراد با رهبرانی همراه می شوند که با آنها همرا شده اند.

رهبران در این مرحله بجای من از ما استفاده میکنند و هم در رفتار و هم در عمل بر ما تمرکز می کنند.

مرحله سوم: تولید

این مرحله معروف به مرحله نتایج است،در این مرحله انجام کارها و عملی کردن برنامه ها رهبران واقعی را از سایر رهبران جدا می کند. در این مرحله افراد سازمان از شما به دلیل کارهایی که برای سازمان می کنید پیروی می کنند، رهبران موفق همیشه کارها را به نتیجه می رسانند و آنها نه تنها خودشان به دنبال تولید و بهره وری هستند بلکه به افراد سطح 3 تیم شان کمک می کنند که به دنبال نتیجه باشند و ثمر بخش باشند و همچنین اعتماد بنفس می دهند و اعتبار می دهند.

کار و تجارت
در دنیای کار و تجارت افراد دو دسته هستند: آنهایی که نتایج را تولید میکنند و آنها که برای تولید نکردن نتیجه دلیل می آورند.

مرحله چهارم: رشد و پرورش دیگران

این مرحله مرحله تکثیر است و کمک به رشد رهبران دیگر باعث بیشتر شدن نفوذ و تاثیر شما می شود، رهبران موفق می دانند آنچه آنان را به مرحله فعلی‌شان رسانده هرگز آنها را به مرحله بعد نخواهد رساند زیرا این تیم هماهنگ و سازماندهی شده است که باعث ارتقای رهبر به سطح بالاتر می شود و در این مرحله است که رهبر موفق تمام سعی و تلاشش به جای تولید کننده بودن نقش یک پرورش دهنده را ایفا می کنند.

شکوفا کردن استعدادهای یک فرد اغلب کاتالیزوری است که استعدادهای دیگر اعضای تیم را نیز شکوفا می کند.

مرحله پنجم: قله

در این مرحله افراد به دلیل شخصیت شما و رفتارهایتان از شما پیروی می کنند

این مرحله برترین مرحله رهبری و نشان دهنده توان بالای رهبری است چراکه رشد و پرورش دیگران به مهارت بالایی نیاز دارد.رسیدن به این مرحله رهبری بزرگترین دستاورد یک رهبر است که در این مرحله  رهبر توانسته رهبرانی را پرورش دهد که آن رهبران پرورش یافته نیز توانایی رساندن افراد به 4 مرحله را دارند.

پس وقتی راجع رهبری صحبت می کنیم ، باید بدانیم که رهبری یک فرایند است نه یک موقعیت یا یک پست ،هیچ کس با داشتن یک پست رسمی رهبری،رهبری موفق نشده است.

رهبر خوب یعنی: استفاده مهارت های کلیدی و به کار گرفتن درست روش ها در زمان صحیح است تا به سازمان کمک کنیم که به بالاترین توانش برسد.

جالب است بدانید مهارت های رهبری را میتوان یادگرفت و بهبود بخشید.

اگر بخواهیم راجع یک دامنه از مهارت ها کلیدی رهبری صحبت کنیم میتوانیم آنهارا در چهار شاخه از صلاحیت ها تقسیم کنیم.

مهارت های رهبری در 4شاخه از صلاحیتها تقسیم میشود.

  1. خود آگاهی ها
  2. رابطه سازی
  3. هوش کسب و کار
  4. استراتژی سازمانی
ضروری ترین ویژگی رهبری کمال نیست بلکه اعتبار است. افراد باید بتوانند به شما اعتماد کنند. ریک وارن
ضروری ترین ویژگی رهبری کمال نیست بلکه اعتبار است. افراد باید بتوانند به شما اعتماد کنند. ریک وارن

 نکته ی بسیار مهمی که در رهبری  حائز اهمیت است این است که این 4شاخه صلاحیت‌ها روی فونداسیون یا بستر یا پلتفرم راستی  قرار میگیرد.

پس اگر شما شخصی باشید که اعضای تیم شما نتوانند به شما اعتماد کنند  پس در آن صورت به ارزش های شما هم افتخار نمی کنند و در نهایت افراد تیم می گویند که رفتار اخلاقی ندارید و در این صورت مهارتهای رهبری شما هیچ کمکی به شما نمی کنند.

در رهبری اعتبار نه تنها خیلی مهم است بلکه همه چیز است

can you be trusted to honor your values?

 

1-خودآگاهی ها(Self-Awarenwss)

اولین شاخه خود آگاهی است یا خود شناسی است. یعنی توانایی شناخت توانایی ها، نقاط قوت(Strengths) و نقاط ضعف ها(weaknesses). به همین اندازه فهمیدن اینکه دیگران چه برداشتی از شما هم دارند ،هم مهم است، پس خود آگاهی یک مهارت پایه است که بقیه مهارت‌ها روی آن ساخته می‌شوند.(How others see you )

به عنوان نمونه:

 شما چطور احساساتتون رو وقتی در یک موقعیت پر استرس هستید کنترل میکنید.؟

چقدر برداشت همکاران یا مدیران شما با برداشت شما از کارایی و توانایی های شما به هم نزدیک است؟ (به اصطلاح آیا تصویر ذهنی دیگران از شما مثل تصویر خود از خود است)

 

2-رابطه سازی(Building relation ships )

مهارت بعدی ایجاد و ساختن روابط است.

چقدر ارتباطات شما همه جنبه ها کار کردن با دیگران را در بر می‌گیرد؟ و منظور ما از این جنبه ها شامل همکاران، مدیران و سرپرستان و زیردستان است.

  • یعنی وقتی با بقیه برخورد دارید چقدر میتوانید موقعیت را خوب درک کنید؟
  • با چه سرعتی میتوانید یک سازگاری قابل توجه ای را با بقیه در برخورد های بین شخصی ایجاد کنید؟
  • چقدر میتوانید که احساسات اصولی که یا ممکن است و یا ممکن نیست با چیزی که افراد میگویند و یا عمل میکنند مطابقت داشته باشد را خوب بفهمید؟

3-هوش کسب و کار (Business Intelligence)

شاخه سوم هوش کسب و کاری شماهاست، که شامل :

  • مهارتهای فنی
  • قدرت تصمیم گیری
  • مدیریت کار
  • شناختتان از صنعت

به عنوان مثال مهارتهای فنی محصول به پستی که دارید اگر در واحد فروش هستید یا واحد مالی خدمت می‌کنید لازم است که فرایند های مربوط به آن پست را بلد باشید .

4-استراتژی سازمانی (Organizational Strategies)

چهارمین شاخه استراتژی سازمانی است که شامل:

  • تجزیه و تحلیل صنعت(ANAIYZING THE INDUSTRY)
  • تعیین جهت استراتژی(STRATEGIC DIRECTION)
  • تغییر و نوآوری(INNOVATING CHANGE)

و این چهارمین شاخه هست که می تواند سازمانتان را به سطح بالاتری از رشد و توسعه هدایت کنید.

باید های یک رهبر:

  1. باید افرادی را که دارای نفوذ و قدرت هستند و وجودشان برای رسیدن به اهداف تعیین کننده است را خوب بشناسید و از آنها در پست های کلیدی استفاده کنند.
  2. هر چند وقت حواستان به تحولات اقتصادی و سیاسی بیرون باشد تا مسائل مهمی که روی سازمان تاثیر میگذارد را بفهمید.

این 4 شاخه جزء مهارتهای رهبری و پلتفرم رهبری است و یادتان باشد رهبری بدون این 4 شاخه یعنی هیچ.

 

پایان قسمت اول

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.